English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 304 (7244 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nosedive U افت ناگهانی
nosedived U افت ناگهانی
nosedives U افت ناگهانی
nosediving U افت ناگهانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
stampede U ترس ناگهانی یک گله اسب
stampeded U ترس ناگهانی یک گله اسب
stampedes U ترس ناگهانی یک گله اسب
stampeding U ترس ناگهانی یک گله اسب
dump U از کار انداختن ناگهانی کل سیستم
cardiac arrest U توقف ناگهانی قلب
cardiac arrests U توقف ناگهانی قلب
strike U تک ناگهانی
strikes U تک ناگهانی
crack U را بصدا دراوردن تولید صدای ناگهانی وبلندکردن
cracks U را بصدا دراوردن تولید صدای ناگهانی وبلندکردن
pop U ضربت ناگهانی زدن
popped U ضربت ناگهانی زدن
pops U ضربت ناگهانی زدن
jump U جهش افزایش ناگهانی
jumped U جهش افزایش ناگهانی
jumps U جهش افزایش ناگهانی
crash U ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
crash U ورشکستگی ناگهانی
crash U متوقف شدن ناگهانی
crashed U ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
crashed U ورشکستگی ناگهانی
crashed U متوقف شدن ناگهانی
crashes U ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
crashes U ورشکستگی ناگهانی
crashes U متوقف شدن ناگهانی
crashing U ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
crashing U ورشکستگی ناگهانی
crashing U متوقف شدن ناگهانی
crashingly U ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
crashingly U ورشکستگی ناگهانی
crashingly U متوقف شدن ناگهانی
random U مسیر ناگهانی
randomly U مسیر ناگهانی
avalanche U نزول ناگهانی و عظیم هر چیزی
avalanches U نزول ناگهانی و عظیم هر چیزی
quirk U خصوصیات تغییر ناگهانی
quirks U خصوصیات تغییر ناگهانی
coroner U مامور بررسی و تحقیق درمورد علت مرگهای ناگهانی در CL ماموری است که وفیفه اش جنبه قضایی واجرایی
coroners U مامور بررسی و تحقیق درمورد علت مرگهای ناگهانی در CL ماموری است که وفیفه اش جنبه قضایی واجرایی
hangover U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
pang U درد سوزش ناگهانی
pangs U درد سوزش ناگهانی
fright U ترس ناگهانی
frights U ترس ناگهانی
canvass U حمله ناگهانی
canvassed U حمله ناگهانی
canvasses U حمله ناگهانی
canvassing U حمله ناگهانی
turn U پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت
turns U پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت
gust U باد ناگهانی
gusts U باد ناگهانی
pluck U عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucked U عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucking U عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucks U عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
impulse U انگیزه ناگهانی تکان دادن
impulses U انگیزه ناگهانی تکان دادن
accident U مصیبت ناگهانی
accidents U مصیبت ناگهانی
squawk U جیغ ناگهانی زدن
squawked U جیغ ناگهانی زدن
squawks U جیغ ناگهانی زدن
bump U تکان ناگهانی
bump U حالتی در پرواز که هنگام افزایش ناگهانی سرعت افقی باد بوجود می اید
debacle U سقوط ناگهانی حکومت و غیره
debacles U سقوط ناگهانی حکومت و غیره
dTbGcles U سقوط ناگهانی حکومت و غیره
swing U هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
swings U هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
lunge U حمله ناگهانی
lunge U پرتاب ناگهانی جهش
lunge U پیشروی ناگهانی خیز
lunge U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunge U حرکت ناگهانی بدن به جلو
lunged U حمله ناگهانی
lunged U پرتاب ناگهانی جهش
lunged U پیشروی ناگهانی خیز
lunged U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunged U حرکت ناگهانی بدن به جلو
lunges U حمله ناگهانی
lunges U پرتاب ناگهانی جهش
lunges U پیشروی ناگهانی خیز
lunges U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunges U حرکت ناگهانی بدن به جلو
lunging U حمله ناگهانی
lunging U پرتاب ناگهانی جهش
lunging U پیشروی ناگهانی خیز
lunging U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging U حرکت ناگهانی بدن به جلو
yank U ضربه ناگهانی وشدید
yanked U ضربه ناگهانی وشدید
yanking U ضربه ناگهانی وشدید
yanks U ضربه ناگهانی وشدید
flash U بروز ناگهانی جلوه
flashed U بروز ناگهانی جلوه
flashes U بروز ناگهانی جلوه
surging U تغییر ناگهانی و موقتی ولتاژبا جریان در یک مدار
Other Matches
ambivalence U توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
nose dive U شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
flurries U اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurry U اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
surges U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
spurt U جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurting U جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurts U جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurted U جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
snaps U ناگهانی
snapping U ناگهانی
snapped U ناگهانی
snap U ناگهانی
abrupt U ناگهانی
sudden U ناگهانی
precipitate U ناگهانی
all at once <idiom> U ناگهانی
precipitated U ناگهانی
on the spur of the moment <idiom> U ناگهانی
precipitating U ناگهانی
precipitates U ناگهانی
surprise attack U تک ناگهانی
spontaneity U ناگهانی
instantaneous U ناگهانی
peripeteia U تغییر ناگهانی
catastrophe U بلای ناگهانی
catastrophes U بلای ناگهانی
burst force U نیروی ناگهانی
twitch U انقباض ناگهانی
shock U هراس ناگهانی
flicks U تکان ناگهانی
shocked U هراس ناگهانی
shocks U هراس ناگهانی
flicking U تکان ناگهانی
opportunity target U هدف ناگهانی
flicked U تکان ناگهانی
twitch U تکان ناگهانی
flick U تکان ناگهانی
raids U حمله ناگهانی
flare up U غضب ناگهانی
boom U ترقی ناگهانی
twitching U انقباض ناگهانی
irruption U ایجاد ناگهانی
twitching U تکان ناگهانی
booming U ترقی ناگهانی
twitches U انقباض ناگهانی
booms U ترقی ناگهانی
raid U حمله ناگهانی
twitches U تکان ناگهانی
raided U حمله ناگهانی
twitched U انقباض ناگهانی
boomed U ترقی ناگهانی
twitched U تکان ناگهانی
raiding U حمله ناگهانی
he acted from impluse U نیروی ناگهانی یا
flare up U اشتعال ناگهانی
break down U سقوط ناگهانی
snapping U شتابزدگی ناگهانی
snaps U شتابزدگی ناگهانی
sorties U حمله ناگهانی
scream U ناگهانی گفتن
screamed U ناگهانی گفتن
screams U ناگهانی گفتن
spurts U افزایش ناگهانی
spurts U خروج ناگهانی
detonation U انفجار ناگهانی
detonations U انفجار ناگهانی
spurting U افزایش ناگهانی
flaws U اشوب ناگهانی
spurting U خروج ناگهانی
spurted U افزایش ناگهانی
spurted U خروج ناگهانی
spurt U افزایش ناگهانی
snapped U شتابزدگی ناگهانی
snap U شتابزدگی ناگهانی
blow out U خروج ناگهانی
an abrupt departure U حرکت ناگهانی
accidental war U جنگ ناگهانی
abruption U قطع ناگهانی
suddenly U بطور ناگهانی
explosive U یورش ناگهانی
killing U توفیق ناگهانی
killings U توفیق ناگهانی
clap U صدای ناگهانی
flaw U اشوب ناگهانی
clapped U صدای ناگهانی
clapping U صدای ناگهانی
claps U صدای ناگهانی
sortie U حمله ناگهانی
sudden-death U مرگ ناگهانی
sudden death U مرگ ناگهانی
spurt U خروج ناگهانی
in one's tracks <idiom> U ناگهانی ،بیدرنگ
walk out <idiom> U ناگهانی رفتن
shoot up <idiom> U ناگهانی بلندکردن
hit-and-run <idiom> U تاثیر ناگهانی
all of a sudden <idiom> U به طور ناگهانی
to bolt U ناگهانی جهیدن
saltation U جنبش ناگهانی
brainwaves U الهام ناگهانی
xenogenesis U خلق ناگهانی
supervention U اتفاق ناگهانی
sudden stoppage U توقف ناگهانی
saltus U انتقال ناگهانی
power surge U برق ناگهانی
target of opportunity U هدف ناگهانی
switcheroo U تغییر ناگهانی
brainwave U الهام ناگهانی
cataclysm U دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
police raid U حمله ناگهانی پلیس
whim U وهم تغییر ناگهانی
cataclysms U تحولات ناگهانی وعمده
cataclysm U تحولات ناگهانی وعمده
round-up U ورود ناگهانی پلیس
whims U وهم تغییر ناگهانی
police raid U ورود ناگهانی پلیس
bust [colloquial] U ورود ناگهانی پلیس
round-up U حمله ناگهانی پلیس
panicked U اضطراب و ترس ناگهانی
panicking U اضطراب و ترس ناگهانی
overshift U تغییر محل ناگهانی
to bolt U ناگهانی حرکت کردن
Yankee U ضربه ناگهانی وشدید
sudden ionospheric disturbance U اشفتگی ناگهانی یونوسفر
bust [colloquial] U حمله ناگهانی پلیس
panic U اضطراب و ترس ناگهانی
cataclysms U دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
nosedived U افت ناگهانی کردن
nosedives U نزول شدید یا ناگهانی
deliescence U تحلیل ناگهانی اماس
aposiopesis U قطع ناگهانی سخن
taken aback <idiom> U ناگهانی متعجب شدن
take back <idiom> U ناگهانی بدست آوردن
nosedives U افت ناگهانی کردن
lash out <idiom> U ناگهانی حمله به کسی
coroner's inquest U بازجویی در رگهای ناگهانی
deep creep attack U تک ناگهانی با بمب زیرابی
coup detat U تغییر ناگهانی درحکومت
cut back U کاهش ناگهانی تولید
crowner's quest U بازجویی درمرگهای ناگهانی
nosediving U افت ناگهانی کردن
Yankees U ضربه ناگهانی وشدید
a pang of hunger U احساس ناگهانی گرسنگی
kink U حمله ناگهانی پیچیدن
thrust line U خط شروع حمله ناگهانی
williwaw U تند باد ناگهانی
paroxysm U حمله ناگهانی مرض
nosedive U نزول شدید یا ناگهانی
to shoot to fame <idiom> U ناگهانی به شهرت رسیدن
paroxysms U حمله ناگهانی مرض
nosedive U افت ناگهانی کردن
inruption U استیلا حمله ناگهانی
inburst U استیلا حمله ناگهانی
hockey stop U نوعی ایست ناگهانی
heterogenesis U تولید وپیدایش ناگهانی
nosedived U نزول شدید یا ناگهانی
nosediving U نزول شدید یا ناگهانی
raids U ورود ناگهانی پلیس
raiding U تک ناگهانی حمله هوایی
raiding U ورود ناگهانی پلیس
raided U تک ناگهانی حمله هوایی
raided U ورود ناگهانی پلیس
raid U تک ناگهانی حمله هوایی
raid U ورود ناگهانی پلیس
twitching U حرکت یا کشش ناگهانی
raids U تک ناگهانی حمله هوایی
intuition U کشف دریافت ناگهانی
stormed U تغییر ناگهانی هوا
storm U تغییر ناگهانی هوا
intuitions U کشف دریافت ناگهانی
twitches U حرکت یا کشش ناگهانی
twitched U حرکت یا کشش ناگهانی
twitch U حرکت یا کشش ناگهانی
storming U تغییر ناگهانی هوا
flouncing U حرکت تند و ناگهانی
flounce U حرکت تند و ناگهانی
flounced U حرکت تند و ناگهانی
flounces U حرکت تند و ناگهانی
transients U موج ناگهانی در ولتاژ
seizure U حمله ناگهانی مرض
storms U تغییر ناگهانی هوا
transient U موج ناگهانی در ولتاژ
seizures U حمله ناگهانی مرض
solar flare U تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
turn up <idiom> U به طور ناگهانی فاهر شدن
twitch grass U تکان ناگهانی ناگهان کشیدن
surprise dosage U دریافت دوز ناگهانی اتمی
voltage surge protector U محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
flush U پرواز ناگهانی پرنده ازمخفیگاه
flushes U پرواز ناگهانی پرنده ازمخفیگاه
revulsion U تغییر ناگهانی عمل کشیدن
lurch U چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
coup de main U حمله ناگهانی با تمام قوا
lurching U چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
lurches U چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
lurched U چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
dab shot U ضربه ناگهانی از نزدیک تور
to feel a pang of jealousy U ناگهانی احساس حسادت کردن
Recent search history Forum search
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com